فهرست کتاب
۳: در باب هستیشناسی اجتماعی.. ۳۳
۴: گریز از امر اجتماعی؛ مبانی هستیشناسی نامینالیسم.. ۴۹
هستیشناسی اجتماعی نامینالیستی.. ۴۹
ردپای نامینالیسم در علوم اجتماعی.. ۵۴
نامینالیسم و رئالیسم انتقادی.. ۶۲
۵: هراس از معرفت؛ مبانی معرفتشناسی نامینالیسم.. ۷۵
ردپای معرفتشناسی نامینالیستی در علوم اجتماعی.. ۸۱
معرفتشناسی اجتماعی رئالیسم انتقادی.. ۸۶
معرفتشناسی اجتماعی نامینالیستی.. ۹۰
برساختگرایی اجتماعی؛ مصداق فربه معرفتشناسی نامینالیستی در علوم اجتماعی.. ۹۵
نقد هستیشناسی و معرفتشناسی اجتماعی نامینالیسم. ۱۱۱
خودزایشی واقعیت اجتماعی؛ شاهدی بر نقد نامینالیسم. ۱۱۸
۸: پیامدهای نامینالیسم برای علوم اجتماعی و یک برونرفت… ۱۲۵
جهانهای سهگانه پوپر و نسبت آن با امر اجتماعی.. ۱۳۳
پیشگفتار
نگارش هر کتاب، آغاز هر پژوهش و شروع هر کار فکری با پرسشی، ایدهای، فرضی یا فرضیهای در ذهن آغاز میشود. اما این پرسش، ایده، فرض یا فرضیه بهتمامی در ذهن جای ندارد، بلکه محصول مواجهۀ ذهن با جهان واقعی بیرون است. هرگاه مشاهده، رویداد یا واقعیتی در این مواجهه چنان باشد و چنین رخ بنماید که با انبان دانش ما ناهمساز باشد و یا دانش پیشین را به چالش کشد در این وضعیت ذهن با وضعیت بغرنجی مواجه میشود؛ و این آغاز جستجو برای آگاهی تازه است. سرآغاز نگارش تحقیقی که در قالب کتاب پیشرو به طبع رسید نیز در همین چهارچوب است. توجه فزاینده به فرد و فردگرایی و فردمحوری در علومانسانی و اجتماعی ایران، از یک سو، و رشد روزافزون اقبال از گفتمانها و اصنافی از معرفت که ذیل علمالنفس (روانشناسیگری، اقتصاد، عرفانهای نوظهور و حتی جراحیها و درمانهای زیبایی بدن و کوشش برای تبدیل انسان به یک موجود کامل) قرار میگیرند، از دیگر سو، در ذهن نگارندهٔ این سطور پرسشهایی برانگیخت؛ چرا باید شاهد چنین روندی باشیم؟ چرا روزبهروز اهمیت و جایگاه امر اجتماعی در تبیین و تحلیل رویدادها روزمره کماهمیتتر میشود؟ چرا کوشش میشود همه چیز در فرد و کنشگر فردی خلاصه شود؟ چرا سهم این کنشگر در تبیین رویدادها چنین فربهی یافته؟ چرا کوششی فربه برای ساختن این تصور فریبنده وجود دارد که انسان بینقصی وجود دارد که فاعل و عامل همه چیز است و باید در بزنگاههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی او را مؤاخذه کرد؟ و پرسشهایی ازایندست.
دستکم یکی از پاسخها برای این پرسشها را میتوان در کاویدن مکتب نامینالیسم یافت. من اولینبار، زمانی که دانشجوی نوپای دوره دکتری بودم، یعنی حدود سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ ه.ش.، به جد، با ماهیت مکتب نامینالیسم و نقش آن در ظهور سکولاریسم در غرب آشنا شدم و همین آشنایی زمینهای شد که بیشتر در باب این مکتب بخوانم و بیندیشم. هرچه بیشتر با آن آشنا شدم، به پیامدهای خواسته و ناخواسته آن برای علومانسانی و اجتماعیِ ایران وقوف بیشتری یافتم و ردپای آن را در صورتبندی این وضعیت عیانتر دیدم. از یک سو، دیدن انزوای روزافزون امر اجتماعی و نقش و جایگاه آن در تحلیلهای اجتماعی و از سوی دیگر، توجه فزاینده به کنشگر فردی و ذره نگری در تحلیلها و همچنین رشد فزاینده اصناف معرفت فردگرا، ذهنم را برای یافتن پاسخ چرایی چنین وضعیتی برمیانگیخت. آشنایی بیشتر با لایههای ظریفتر و ژرفتر نامینالیسم کمکم این ایده را در ذهنم پروراند که گویی این مکتب و بنیانهای هستیشناختی و معرفتشناختی آن بیربط به صورتبندی چنین وضعیتی نیست؛ لذا بر آن شدم تا با معرفی دقیقتر و ژرفتر این مکتب، شیوه بروز و ظهور آن در علوم اجتماعی و اینکه هستیشناسی و معرفتشناسی اجتماعی از دریچه این مکتب چگونه خواهد بود، هم نامینالیسم را بهتر بکاوم و هم نسبتش را با صورتبندی این وضعیت، دستکم بهعنوان بخشی از بنیان معرفتی، نشان دهم. لذا میکوشم در این نوشتار که به عون الله به طبع رسیده، فربهترین و مهمترین مبانی هستیشناسانه و معرفتشناسانه نامینالیسم را از حیث اجتماعی مورد مداقه و واکاوی قرار دهم. آشکار است که این نوشتار مانند هر کار فکری و معرفتی دیگری خالی از اشکال و بیراهه نیست؛ لذا هرگونه نقد و نواختنی بر نگارنده این سطور از سوی منتقدین و خوانندگان خوش خواهد آمد و موجب امتنان است.
انجام چنین کاری جز در سایه لطف و عنایت حضرت حق (جل جلاله) ممکن نبود لذا خداوند را برای اعطای چنین توفیقی به این بنده حقیرش شاکر و سپاسگزارم. همچنین از نشر محترم لوگوس که امکان نشر این سطور را فراهم کرد متشکرم. در پایان، قدردان صبوریها، دلگرمیها و تشویقهای صمیمانه و پیوسته همسرم و خانوادهام هستم که بدون یاری آنان به طبع رسیدن این اثر، حقیقتاً، ممکن نبود.
و من الله توفیق
فرهاد بیانی
بهار ۱۴۰۱
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.