شاهدختی که فراموش شد
در دنیای فراموشکار ما خاطرهی قهرمانان محو میشود….
شاهدختی هندیتبار برای رویارویی با هیتلر… نور در این نبرد بینامونشان، نبرد رمزهای پنهانی، نبرد قتلهای شبانه و نبرد اتاقهای شكنجه، بیشتر و بهتر از هر كس دیگری مبارزه کرد. آیین شاهزادگان این است كه به خود رنجی راه نمیدهند مگر رنج زاده شدن. و او برای ما، رنج مردن را نیز پذیرا شده بود….
و در این ارتش سودازدهی تهیمغز، كه من یكی از پُرآوازهترینشان بودم، و در این نکبتکدهی بدنامِ جنگ جهانی دوم، نور بهحقْ شاهدخت بود. به عنوان کسی که میشناختمش و به عنوان کسی که در کنارش مبارزه کردهام، میتوانم شایستهترین فردی باشم که از او برایتان بگویم. مدتها پس از جنگ بود که این را با تمام وجود درک کردم، پس از تجسسی دهساله در میان بازماندگانِ این کمدی قهرمانانه. به خاطر آنهاست كه مینویسم، و نیز به خاطر نور، زیرا من بودم که هدایت این كشتی عظیمِ کمخردان را بر عهده داشتم، زیرا این مأمور مخفی سازمان كه در دل شب در كنارش مبارزه کردهام، زن رؤیاهای من است.
۹۵۰,۰۰۰ ریال
ویژگیهای کتاب
نوع جلد | شومیز |
---|---|
قطع | رقعی |
تعداد صفحات | 544 |
چاپ اول | 1399 |
شابک | 978-622-6288-4-35 |
امید جباری –
عالی بود
مهسا –
این رمان تاریخی، من را به مطالعهی عمیقتری از جنگ جهانی دوم علاقه مند کرد. لذت دیگر این رمان، کشف و خواندن سرگذشت افرادی حقیقی در این اثر بود که به کمک زیرنویسهای مترجم به راحتی برایم دستیافتنی شد.