«فهم» و نه «روایت» فقهی، آغاز اندیشیدن فقیهان دربارۀ سیاست است. فقیهان معاصر بر اساس فهم فقهیشان که از یکسو، ناظر به امر واقع است و از سوی دیگر، در دایرۀ نصوص دینی شکل گرفته است، به تحلیل سیاست معاصر پرداختهاند. نظر به تنوع فهمهای فقهی، طبقهبندی مهمترین گونههای فهم فقهی به منظور توضیح نوع تاثیرگذاری آنها بر دیدگاه فقیهان دربارۀ سیاست معاصر ضروری به نظر میرسد. بر پایۀ نگاه فقیهان به دین و سنت فقهی و به تبع الزامات معرفتشناختی و روششناختی نگاه آنان، میتوان مهمترین گونههای فهم فقهی را در دوران معاصر به پنج گونۀ فهم مقاصدی، فهم اجتهادی، فهم هرمنوتیکی، فهم سلفی-تکفیری و فهم سنتی تقریبستیز تقسیم کرد. فقیهان معاصر بر اساس قرار گرفتن در هریک از طبقههای مذکور، تحلیل متفاوتی از سیاست معاصر در دو سطح کلان (جهان اسلام) و خرد (دولت اسلامی) ارائه کردهاند که توضیح و درک تحلیل آنان بدون توجه به فهم فقهی آنان میسر نمیباشد.
کتاب حاضر یکی از آثار متعدد منصور میراحمدی در عرصۀ اندیشه سیاسی اسلام است . وی در این کتاب، ادبیات علمی مناسبی را برای پژوهشگران ، دانشجویان و علاقه مندان این عرصۀ مطالعاتی ارائه کرده است. خواننده با مطالعۀ فصلهای هفتگانه این اثر، با دیدگاه فقیهان معاصر نسبت به سیاست در دو سطح جهان اسلام و دولت اسلامی آشنایی تخصصی پیدا میکند. نویسنده که سابقۀ مطالعاتی دیرینهای در حوزۀ مطالعاتی اسلام دارد، تلاش کرده است با به کارگیری آموزههای هرمنوتیکی، ضمن ورود به منطق درونی فهم فقهی فقیهان در دوران معاصر، تاثیر فهم آنان را در شناخت سیاست معاصر در دو سطح مذکور واکاوی نماید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.