سپیدهدمان شهرزاد: تعلیق و غافلگیری در رمان فارسی
همهی روایتهای موفق چیزی جز زنجیرهای از تعلیق و غافلگیری نیستند. با رویکردی مبتنی بر سنتهای صوری و محتوایی در تحلیل گفتمان روایی، کتاب حاضر بهدنبال بررسی و یافتن امکانات و محدودیتهای روایی انواع کانونیسازی در ایجاد تعلیق و غافلگیری است. همچنین، کتاب تلاش میکند دلیل زیباییشناختیِ استفاده از یک کانونیسازی غالب در شش رمان فارسی از گونهها و زیرگونههای عامهپسند عاشقانه (بامداد خمار)، عامهپسند پلیسی-معمایی (شهباز و جغدان)، رئالیستی (همسایهها)، ناتورالیستی (سنگ صبور)، مدرن (بوف کور) و پسامدرن (شب ممکن) را تبیین کند. برای مبانی نظری این پژوهش، از نظریههای روایتشناسی ریمون-کنان دربارهی انواع کانونیسازی و وجوه گوناگون آنها، نظریهی هیچکاک دربارهی دامنهی اطلاعات داستان و نیز تلفیق و گسترش آنها استفاده شده است. خوانندگان، دانشجویان و پژوهشگران ادبیات داستانی مخاطبان اصلی این کتاب هستند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.