این خانه جان دارد، باید بیدارش کنی
بازنمایی کرونوتوپ خانه در آثار رماننویسان زن ایرانی (۱۳۹۵-۱۳۷۰)
رماننویسان زن ایرانی در دهههای اخیر، با نگاهی جدید به جهان پیرامون، روایتهایی آفریدهاند که نهتنها پژواکی از تجربههای فردی و جمعی زناناند، بلکه چشماندازهای نوینی از فرهنگ و جامعه پیش روی مینهند. این روایتها پیوندی روشن میان تجارب زیستۀ زنان و جهان پیرامونشان برقرار میسازند، پیوندی که شاکلۀ اساسی معنای کرونوتوپ است. کرونوتوپ، پیوند زمان و مکان در دل روایت است؛ جایی که داستان و جهانبینی اجتماعی-فرهنگی آن درهم میتنند. پژوهش حاضر، با الهام از اندیشۀ میخاییل باختین، مفهوم بدیع «کرونوتوپ خانه» را بهمثابه کلیدی برای فهم این آثار پیشنهاد میکند. نگارنده با رویکردی تحلیلی به رمانهای زنان ایرانی مینگرد تا دریابد «کرونوتوپ خانه» در این متون چرا و چگونه صورتبندی میشود؛ فضایی امن یا محدودکننده، گشوده یا فروبسته؛ و آیا از دل آن میتوان به الگویی جامع دست یافت. دستاورد این کاوش، نهتنها شناختی تازه از ادبیات داستانی، بلکه ابداع دستگاهی مفهومی برای خوانش روایتهای آینده است.
ویژگیهای کتاب
چاپ اول | 1404 |
---|---|
قطع | رقعی |
جلد | شومیز |
تعداد صفحات | 280 |
شابک | 9786225613706 |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.