مبانی پژوهشهای کیفی در علومانسانی
معرفی کتاب «ضد روش»، نوشته دکتر احمد محمدپور
فرشته نوبخت
در پژوهشهایی که انسان مبنا و موضوع اصلی تحقیق است، شیوه و روش انجام پژوهش از چالشهای اصلی بهشمار میرود. دلیل آن این است که هیچ قاعده و چارچوبی که بتواند تمامی کنشهای انسانی را در یک نظم مشخص و معینی نظام ببخشد وجود ندارد. در چنین پژوهشهایی زمینههای فلسفی، انسانشناختی، مردمشناختی، جامعهشناختی، تاریخی، روانشناختی دخالت دارند. در نتیجه، رویههای عملی انجام پژوهش در علوم انسانی، از جست وجو و طرح مساله، تا گردآوری دادهها، نمونهکاوی و بررسی و تحلیل دادهها با علومی که در آنها بیشتر رویکردهای عینگرایانه و پوزیتیویستی مد نظر میباشند متفاوت است.
کتاب «ضد روش» نوشته دکتر احمد محمودپور، با درک چنین تفاوتی، به تبیین رویکردی کیفی میپردازد که در آن، منطق اثباتگرایانه و صوری، الزامآور و اساسی بهشمار نمیرود، چراکه بر این باور است که معرفت و شناختی که به عدد و آمار تقلیل داده شده شود، بیش از آنکه به توسعه دانش بینجامد، توهم به بار میآورد. لازم به توضیح است که ضد روش، اینجا با دیدگاهی که فایرابند، فیلسوف علم (۱۹۲۴- ۱۹۹۴)، در کتاب علیه روش(Against Method)، مطرح میکند متفاوت است. رویکرد فایرابند در حقیقت نقدی بر پوزیتیویسم منطقی قرن بیستم است، حال آنکه ضد روش (Counter Method) که نویسنده در این اثر به طرح و توسعه نظری و عملی آن میپردازد، بر آن است که معرفت و شناخت مبتنی بر دانش و علم در علومانسانی و علوماجتماعی، فاقد الگویی نظاممند و منطق عددی و آماری بوده و اساس آن بر نوعی از فهم است که رویههایی فلسفی و فکری را شامل میشود. از جمله این رویهها، روشهای گردآوری اطلاعات همچون مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه است؛ به نحوی که قادر باشد دامنه و عمقی معرفتشناسانه را در برگیرد. در نتیجه پژوهشگران با راههایی آشنا میشوند که ضمن آن از درک ضرورتِ «چه چیزهایی را دیدن»، «چه چیزهایی را پرسیدن» و «چه سوالاتی را مطرح کردن»، به درک اهمیت «چگونه دیدن»، «چگونه پرسیدن» و «چگونگی برقرار رابطه با سوژه مورد پژوهش» میرسند. کتاب «ضد روش» از این حیث تلاشی در جهت ارتقای زبان روششناسی کیفی در بستر علوماجتماعی و انسانی است. تلاشی که از یکسو تفاوتهای رویکرد کمی و کیفی را در رابطه با سوژههای انسانی تبیین مینماید و از سوی دیگر مفاهیم روششناختی در پژوهشهای کیفی را از نو تعریف و معادلسازی میسازد. بهطور کلی، اساس کار نویسنده در تالیف کتاب «ضد روش»، روشن کردن مبانی فلسفی و اندیشگانی پژوهشهای کیفی با محوریت انسان و مرور دوباره کلیدواژهها، نظریهها و مراحل عملی و اخلاقی این نوع از پژوهشهای معرفتشناسانه است. از این رو، ضد روش صرفا کتابی برای مطالعه نیست، اگرچه بر زوایایی از ذهن هر محققی که در حوزه علوم انسانی، هنر، ادبیات و علوماجتماعی فعال است، نور میتاباند. این کتاب به سبب ابعادی که در خود جای داده و طبقهبندی گستردهای که از حیث مبانی، طرحهای مستقل، نمونهگیری، داده کاوی و اعتبارسنجی و همچنین تدوین و نگارش گزارش تحقیق میدهد، میتواند منبع و مرجعی بسیار کاربردی، مفید و قابل استفاده برای محققان، دانشجویان و علاقهمندان به چنین پژوهشهایی باشد. «ضد روش»، اولین اثر از مجموعه روششناسیهای کمی و کیفی نشر لوگوس است و از جمله آثار دیگر در این مجموعه میتوان به «روش در روش» و «فرا روش» اشاره کرد که به همین قلم، منتشر شده و در دسترس است.