در معرض نزاعهای ایدئولوژیک
سینمای کیمیایی، با پشتوانهای از کلاسیکهای زیبای تاریخ سینما و بهرهگیری از سینمای وسترن و با پیرنگهای اجتماعی-سنتی ایران، با بیش از نیمقرن پیشینهاش، قهرمانپردازانهترین سرآمد سینمای ایران است. سینمای کیمیایی، جهانی است پیوسته از نابترین سکانسها و دیالوگها و ساختاری سرشار از استعارههای ناب و مفاهیمی همچون: رفاقت، عشق، اعتراض، خیانت، ظلمستیزی، عدالتخواهی.
«یکتا پناهپور» دکترای زبانشناسی، در کتاب ارزشمند «استعاره در سینمای کیمیایی»،تلاش کرده است تا با پژوهشی کممانند و ژرف، به نهفتههای جهان سینمایی این کارگردان نزدیکتر شود و ارزیابی زیبایی داشته باشد. این کتاب که توسط انتشارارت لوگوس منتشر شده، دریافتی است ناب و زلال که بیش از نیمقرن سینمای کیمیایی را اندیشمندانه واکاوی میکند و رهیافتی است بسیار نو و درخورستایش. همچنین، راهکارهایی را برای نویسندگان توانای سینمایی در جهت پیگیری آثار سینماگران برجسته دیگر فراهم میآورد و میتواند دریچهای تازه برای خوانندگان فرهیخته بگشاید.
خواندن کتاب «استعاره در سینمای کیمیایی»، هم برای علاقهمندان رشته زبانشناسی، مطالعات سینما و تئاتر، پژوهش هنر و رشتههای مرتبط دیگر و هم برای دلبستگان سینمای ایران و سینمای کیمیایی میتواند سودمند و بهترین پیشنهاد باشد.
امروزه سینما گفتمانی را خلق میکند که سایر حیطههای بشری از آن عاجزند. سینما بر بسیاری از عرصههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی اثر میگذارد. زبان یکی از مهمترین ابزارهای سینما برای مفهوم سازی، اثرگذاری و نمایاندن اهداف و ایدئولوژی ها به شمار میرود. از سوی دیگر، یکی از مهمترین فعالیتهای ارتباطی که بشر تاکنون در معرض آن قرار داشته، سینماست.
از دیدگاه شناختی، سینما وسیله ای ارتباطی است که از طریق آن گوینده مجموعه ای از اطلاعات را به شنونده می دهد. چنین ارتباطی رو در رو نبوده و پیام گوینده به واسطه تصاویر و کلام به بیننده منتقل می شود. هدف ارتباط، از دیدگاه تصویرگر درگیر کردن مخاطب و جذب اوست و از دیدگاه بیننده، دنبال کردن داستان با روایتی است که تصویر انتخاب کرده است. با چنین تشریحی می توان هم به ماهیت ارتباطی سینما پی برد و هم هدف آن که تاثیر گذاری بر مخاطب برای درگیر شدن ذهن و هم زادپنداری و با دنیای درونی تصویرگر است.
یکی از سینماهایی که بیش از نیم قرن تداوم داشته و از آغاز در معرض نزاع های ایدئولوژیک مختلف قرار گرفته، سینمای مسعود کیمیایی است. مسعود کیمیایی برای نخستین بار دو قطب هنری و تجاری سینمای ایران را به هم پیوند داد. به گفته اهالی فن در سینما فیلم قیصر او نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران است و در واقع تحول سینمای نو ایران در دهه چهل با نمایش این فیلم به اوج بالندگی خود رسید و خاتمه ای بر کلیشه های فرم و محتوای فیلم فارسی های آن دوره شد.
با توجه به نکاتی که اشاره شد، باید اذعان داشت که پژوهش این کتاب در سه سطح تشخیص، تفسیر و تبیین استعاره ها و بر اساس سه معیار مهم زبانی، شناختی و کاربردشناختی انجام خواهد شد. برای دستیابی به این هدف، استعاره ها در دو بخش کمی و کیفی تحلیل شده است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا در چارچوب رویکرد پیکره ای به تحلیل انتقادی استعاره چارتیس بلک، به بررسی انتقادی استعاره های سینمای کیمیایی بپردازد و در نهایت به مفاهیم و ایدئولوژی پنهان استعاره ها دست یابد.
چارچوب به کارگرفته شده، تلفیقی از رویکردهای پیکره ای، شناختی، تحلیل گفتمان انتقادی و کاربردشناختی است و مشخصه های پیکره ای سینمای کیمیایی، متشکل از ۳۱ فیلم و ۱۰۰ هزار واژه و ۲۲۰۷۷ استعاره استخراج شده را بررسی می کند تا از این طریق اندیشه ها و ایدئولوژی های نهفته در متون فیلم های تولید شده به دست آید.
درمورد اهمیت این کتاب باید گفت که بحث دربارۀ استعاره، در مطالعات جدید نسبت مشخصی یا سازو کارهای مربوط به شناخت پیدا کرده است. از این دیدگاه جدید و مطابق روایت «پل ریکور»، فهم استعاره، کلید فهم متنهای بزرگتر است. می توان انتظار داشت که مطالعه استعاره، به نحوی با مطالعه صورتهای مختلف شناخت در انسان در ارتباط قرار میگیرد. در این زمینه، به نظر میرسد که جای خالی مطالعات شناختی و انتقادی استعاره، در حیطه زبانشناسی و به ویژه در پیکره سینما احساس میشود، لذا پژوهش این کتاب میتواند گام مهمی در جهت مطالعات بینارشتهای زبانشناسی شناختی با مطالعات سینما تلقی شود. با توجه به نقش و جایگاه سینمای کیمیایی در سینمای ایران و فقدان مطالعات دقیق و گسترده در مورد ایدئولوژی های نهفته در آن برای پاسخگویی به مخاطبان و همچنین بر رفع شبهات در نقدها و اظهار نظرهای علمی، این نوشته بر آن است تا بستر زبانشناختی را در تحلیل سینمای کیمیایی و به ویژه صحنهها و دیالوگهای آن که نمود زبان بیشتری دارند بسیار موشکافانه بررسی کند.